منصور دوانیقی با اینکه خبر نزدیکی شهادت را از لسان خود امام صادق علیه السلام در مدینه شنیده بود، اما همچنان بر شقاوت خود پافشاری میکرد و حضرت را می آزرد. او در سال ۱۴۸ قمری بار دیگر امام صادق علیه السلام را که حدود ۷۰ سال سن داشتند به بغداد احضار کرد. امام با مشقت فراوان به بغداد رسید و سپس دعایی خواند و نزد منصور رفت. با ورود امام صادق علیه السلام ، منصور بی مقدمه پرسید:
«درباره رفتار خود در برابر من چه پاسخی داری ؟!!» حضرت فرمود: «من مصیبت هایی کشیده ام که هیچکدام از پدرانم در اسلام نکشیده اند. از سوی دیگر من گمان ندارم مدت زیادی همراه تو باشم و حتی فکر نمی کنم امسال را به پایان ببرم» او با بی حیایی پرسید اگر زنده ماندی چه ؟ فرمود: «نه، گمان ندارم زنده بمانم». منصور به اطرافیان دستور داد تاریخ را به خاطر بسپارند تا صحت گفته های حضرت را بداند. امام در ماه شوال همان سال به شهادت رسید.
بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۲۰۶.
09/05/2024
0 2 خواندن این مطلب 1 دقیقه زمان میبرد