داود بن علی فردی بسیار هتاک و ظالم از طرف منصور دوانیقی به حکومت مدینه گماشته شد.داود با ورود به مدینه «معلی بن خنيس» خدمتکار امام صادق علیه السلام را دستگیر کرد و به او گفت: «اسامی شیعیان را به من بده» اما او قبول نکرد. داود گفت تو را میکشم او گفت: «آیا مرا تهدید به قتل میکنی به خدا قسم نام هیچ کدام را به تو خبر نمی دهم. بدان که اگر مرا بکشی به سعادتم رسانده ای و خود به شقاوت رسیده ای…»
داود به «سیرافی» رئيس مأمورانش دستور داد او را به بازار ببرد و در آنجا به قتل برساند. معلی به آنجا برده شد و مردم جمع شدند و خطاب به آنان گفت: «ای مردم من معلی بن خنیس هستم شاهد باشید که اموال و ثروت و کنیز و غلام و خانه ام متعلق به جعفر بن محمد است» سیرافی که انتظار این سخن را نداشت در مقابل چشمان حیرت زده مردم با شمشیر به معلی حمله و سر از تنش جدا کرد و برای اهانت بیشتر بدن بی سر معلی را به دار کشید و دستور داد اموالش را مصادره کنند.
کافی، جلد۲ ، صفحه ۵۱۳.
09/05/2024
0 1 خواندن این مطلب 1 دقیقه زمان میبرد