منصور دوانیقی بارها نقشه قتل امام صادق علیه السلام را کشید اما هر بار موفق به این کار نشد، او از حضور امام صادق علیه السلام در بین شیعیان مدینه و ارتباط آن حضرت با شیعیان سایر شهرها هراس داشت. از این رو مدتی حضرت را از مدینه به کوفه آورد و نزد خود نگه داشت تا هیچ کس نتواند با امام در تماس باشد.
روزها می گذشت تا آنکه روزی منصور از امام صادق علیه السلام تحفه ای درخواست کرد که هیچ کس مانند آن را نداشته باشد. حضرت چوب دستی پیامبر صلی الله علیه وآله را به او داد. منصور که انتظار چنین هدیه ای را نداشت با خوشحالی گفت:
«در برابر این هدیه هیچ پاداشی نمیتوانم بدهم مگر آنکه تو را آزاد کنم تا علم خود را بر شیعیانت نشر دهی و از این پس متعرض تو و آنان نشوم.» اما منصور پس از مدتی بازهم متعرض امام صادق علیه السلام و شیعیان شد و بر آنان سخت گرفت.
بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۱۸۰.
09/05/2024
0 1 خواندن این مطلب 1 دقیقه زمان میبرد