شهادت

۰۱ – خبر از شهادت

منصور دوانیقی در مدت حکومتش بارها نقشه‌ی قتل امام صادق علیه السلام را کشید؛ این بار به قصد کشتن امام صادق علیه السلام راهی روستای ربذه در اطراف مدینه شد و حضرت را به ربذه احضار کرد؛ حضرت برای دفع شر او دعایی خواندند و به محل استقرار او وارد شدند؛ او با بی احترامی حضرت را مقصر در قیام های شیعیان بر علیه خودش دانست ولی امام در جواب، خود را بی ارتباط با این قیام ها دانست و فرمود: «من این کار را نکرده ام با من سر سازگاری داشته باش و مدارا کن که زمان کمی همراه تو خواهم بود» منصور مانند آبی که بر آتش ریخته باشند، آرام شد! و به دعای حضرت از تصمیمش برگشت؛ سپس حضرت بیرون رفت. با رفتن امام صادق علیه السلام ، منصور میخواست منظور حضرت را بفهمد که فرمود: «زمان کمی همراه تو خواهم بود» این بود که به یکی از یارانش گفت: « برو و از او بپرس مرگی که خبر داد درباره اوست یا من؟ او نزد امام آمد و عرض کرد: «یا ابا عبد الله امیر می پرسد این مرگ درباره شماست یا او؟» امام صادق فرمود: «درباره من است». بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۱۹۲.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا