هم‌زیستی و مدارا‌ با‌ مسلمانان‌

هم‌زیستی و مدارا‌ با‌ مسلمانان‌

‌امـام صادق (علیه‌السّلام) شیعیان‌ را‌ به هم‌زیستی با اهل‌سنت‌ دعـوت می‌کرد تا به این طریق هم شیعیان از جامعه اکثریت منزوی نشوند و هم بتوان‌ احکام‌ و اصـول‌ شـیعی را با ملاطفت‌ به آنان منتقل‌ کـرد‌. از‌ ایـن‌ روی‌ در‌ مـدار‌ حـق بـا مسامحه با‌ آنان رفتار می‌شد، ‌امـا‌ ایـن سهل گرفتن‌ هرگز به‌معنای زیر پای گذاشتن اصول نبود و آن‌جا‌ که‌ مسئله اصـولی‌ در مـیان بود، حضرت هرگز‌ تسلیم‌ نمی‌شد‌. از‌ جـمله‌ در یکی از‌ سفرها‌، امام صـادق (علیه‌السّلام) بـه حیره (میان کوفه و بصره) آمـد. در آنجا منصور دوانیقی به‌خاطر ختنه فرزندش جمعی‌ را‌ به‌ مهمانی دعوت کرده بود. امام نـیز نـاگزیر‌ در‌ آن‌ مجلس‌ حاضر‌ شد‌. وقـتی کـه سـفره غذا انداختند، هنگام صـرف غـذا، یکی از حاضران آب خواست ولی بـه‌جـای‌ آن، شراب آوردند، وقتی ظرف شراب را به او دادند، امام بی‌درنگ‌ برخاست و مجلس‌ را ترک کرد و فرمود: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «ملعون‌ من‌ جلس علی مائده یشرب عـلیها الخـمر.» ملعون اسـت کـسی کـه در کنار سفره‌ای بنشیند کـه در آن سفره شراب‌ نوشیده شود. امام حتی در مجالس‌ عمومی‌ خلیفه نیز حاضر نمی‌شد؛ زیرا حکومت را غاصب مـی‌دانست و حـاضر نبود با پای خود بدان‌جا بـرود، زیـرا بـا این‌کـار از نـاحق بودن آنان، چـشم‌پوشـی می‌شد و تنها زمانی که‌ اجبار‌ بود‌ به خاطر مصالح اهم به آن‌جا می‌رفت؛ لذا منصور ضمن‌ نامه‌ای به وی نـوشت: چـرا تـو به اطراف ما مانند سایر مردم‌ نمی‌آیی؟ امام در پاسـخ‌ نـوشت‌: نـزد مـا چـیزی نـیست که‌ به‌ خاطر آن از تو بترسیم و بیاییم، نزد تو در مورد آخرتت چیزی نیست که به آن‌ امیدوار باشیم. تو نعمتی نداری که بیاییم و به خاطر آن‌ به‌ تو تبریک بـگوییم و آنچه که‌ اکنون‌ داری آن را بلا و عذاب نمی‌دانی تا بیاییم و تسلیت‌ بگوییم. منصور نوشت: بیا تا ما را نصیحت کنی. امام نیز نوشت: کسی که آخرت را بخواهد، با تو هم‌نشین نمی‌شود و کسی که‌ دنیا‌ را بـخواهد، بـه‌خاطر دنیای خود تو را نصیحت‌ نمی‌کند. منبع : محدث نوری، حسین، مستدرک‌ الوسایل‌، ج۱۲، ص۳۰۷ 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا