بحارالانوار جلد ۱۱ زندگانی امام صادق علیه السلام
پنهان کردن وصی
مناقب – داود بن كثير رقي گفت: مرد عربي پيش ابوحمزه ثمالي آمده چيزي پرسيد – ابوحمزه گفت حضرت صادق از دنيا رفت. عرب ناله اي زده بيهوش شد. وقتي به هوش آمد پرسيد كي را وصي قرار داده گفت بلي و پسر خود عبدالله و موسي و منصور دوانيقي را وصي خود قرار داده ابوحمزه لبخندي زده گفت: الحمدلله كه ما را هدايت نمود و ما را به بزرگتر آشنا كرد و كوچكتر را معرفي نمود و مطلب بزرگي را پنهان داشت. توضيح خواستند از اين جملات مبهمش.
گفت: عيبهاي پسر بزرگتر را نمود و ما را راهنمائي به فرزند كوچكتر موسي بن جعفر نمود و وصي واقعي را از منصور پنهان كرد اگر او بگويد وصي جعفر بن محمد كيست بگويند خودت.