حوادث اجتماعی و ظهور جریانات فکری

حوادث اجتماعی و ظهور جریانات فکری

امام‌ صـادق‌ (علیه‌السّلام) در‌ عـصری‌ زیست‌ که علاوه بر حوادث سیاسی، یک‌ سلسله حوادث اجتماعی و پیچیدگی‌ها و ابهام‌های فـکری و روحـی پیـدا شده بود که اسلام را تهدید می‌کرد. ظهور متکلمان، (از بحث‌های داغ آن روز، بحث‌های کلامی بود. متکلمین در اصـول‌ عقاید‌ و مـسائل‌ اصـولی هـمچون خـدا، صفات خدا، آیات مربوط به خدا، درباره نبوت و حقیقت وحی، درباره شیطان، توحید‌، ثنویت‌، قضا‌ و قدر، جبر و اختیار و … بحث می‌کردند)، صوفیه (خشکه‌مقدس‌ها) (ظهور متصوفه به‌طوری که طبقه‌ای‌ را‌ به‌وجـود آورند و طرفداران زیادی پیدا کنند و در کمال آزادی، حرف‌های خود را بر زبان جاری‌ سازند‌، در‌ زمان امام صادق (علیه‌السّلام) رخ داد. این گروه به‌عنوان نحله‌ای در مقابل اسلام سخن نمی‌گفتند‌، بلکه‌ بیان می‌داشتند که اصلا حقیقت اسلام آن است کـه مـا می‌گوییم. اینان روش خشکه‌ مقدس‌ عجیبی‌ پیشنهاد‌ می‌کردند که قابل تحمل نبود)، زنادقه (از خطرناکترین طبقه‌های این عصر، ظهور زنادقه بود‌. زنادقه‌ طبقه‌ متجدد و تحصیل کرده آن عصر بودند. که با زبان‌های زنده آن‌ روز سریانی، فارسی‌، هندی‌ و … آشنا‌ بودند. زنادقه و دهرینی از قبیل ابن‌ابی‌العوجاء، ابوشاکر دیصانی و حتی ابن‌ مقفع‌ وجود داشتند که با آن حضرت‌ به‌ محاجه برخاستند. احتجاجات بسیار مفصل و طولانی که در‌ ایـن زمـینه باقی است‌ به راستی‌ اعجاب‌ آور اسـت‌. «توحید مفضل‌» در اثر یک مباحثه با یک نفر دهری مسلک و رجوع مفضل به امام‌ صادق‌ (علیه‌السّلام) پدید‌ آمده است) مکتب‌ها‌ و نحله‌های مختلف فقهی‌ جبریه، مشبهه، تناسخیه و… (مدینه، کوفه، بصره و حتی‌ اندلس هر کـدام مـرکزی به‌شمار می‌رفتند‌ که مالک بن انس، ابوحنیفه و … رهبری آن را برعهده‌ داشتند) اخـتلاف قرائت، اختلاف در تفسیر، و رشد گروه خوارج و مرجئه از آن جمله بودند. هرکدام عقاید خود را تـرویج مـی‌کردند و به نحوی نظر می‌دادند. از‌ این‌رو، تشنگی‌ عجیبی به‌وجود آمده بود که لازم بود امام (علیه‌السّلام) به آن‌ها پاسـخ مـناسب‌ گوید. امام صادق (علیه‌السّلام) با تمامی این جریاناتی که وجود داشت، برخورد کرد. از نظر قـرائت و تـفسیر‌، یک‌ عده شاگردان امام هستند. در باب‌ نحله‌های فـقهی هـم کـه مکتب امام صادق (علیه‌السّلام) قوی‌ترین و نیرومندترین‌ مکتب‌های فقهی آن زمـان بـوده، به‌طوری که اهل‌تسنن هم اعتراف‌ نمودند. ابوحنیفه‌ (نعمان‌ بن ثابت ‌بن زوطی بن مرزبان معروف به ابوحنیفه دو سال شاگرد امام‌ بود‌. و مالک (مالک‌ بن انس نـیز نـزد امام (علیه‌السّلام) می‌آمد و به‌ شاگردی‌ آن حضرت‌ افتخار می‌کرد. شخصا از محضر‌ امام‌ استفاده‌کردند و مالک بـارها از مـدینه به خدمت امام می‌رسید و از وجـود ایشان اسـتفاده می‌برد. شافعی و احمد بن حنبل نیز از شاگردان‌ شاگردان امام هستند. امـام‌ صـادق‌ (علیه‌السّلام) با در نظرگرفتن نیاز شدید‌ جامعه‌ و آمادگی زمینه‌ اجتماعی مناسب، دنباله نهضت علمی و فـرهنگی پدرش را گـرفت و حوزه ‌علمی وسیعی به‌وجود آورد (حرکت‌های علمی دنیای اسلام‌، اعم‌ از شیعه‌ و سنی‌ مربوط‌ به‌ امام صادق (علیه‌السّلام) است. حوزه‌های سنی مولود‌ تفکر‌ امام (علیه‌السّلام) اسـت. چـون در راس حوزه‌های سـنی، جامع الازهر وجود دارد که در‌ حدود‌ ۱۰۰۰ سال‌ پیش توسط شیعیان فاطمی تاسیس‌ شد و تمام حوزه‌های دیگر‌ اهل‌سنت، مـنشعب از این جامع‌ است‌. و در رشته‌های مـختلف، شاگردان‌ بزرگی‌ تربیت‌ نـمود منابع : مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۱۸۱-۱۸۴. 

اسد، حیدر، امام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۱، ص۲۴۷‌. 

اسد، حیدر، امام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۱، ص۲۴۷. 

مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار (علیه‌السّلام) ص‌۱۵۱-۱۴۷‌. 

مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار (علیه‌السّلام)، ص‌۱۶۴-۱۶۳. 

طوسی‌، محمد بن حسن، رجال کشی، ص۲۷۵ به بعد‌. 

تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج‌۳، ص‌۴۱۶‌. 

مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‌۴۷، ص۳۴۵‌. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا